کد مطلب:192921 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:206
آیا خدا می تواند جهان را در یک تخم مرغ بگنجاند؟
عبدالله الدیصانی از هشام پرسید: تو پروردگار داری؟
گفت: آری.
گفت: او توانا و قادر است؟
گفت: آری هم قادر است و هم قاهر؟
گفت: آیا می تواند تمام جهان را در یك تخم مرغ قرار دهد كه نه تخم مرغ بزرگ شود و نه جهان كوچك شود؟
هشام گفت: مهلتم بده.
دیصانی گفت: یك سال به تو مهلت دادم... و بیرون رفت.
هشام سوار [مركب] شد، و به خدمت امام صادق - علیه السلام - رسید و اجازه خواست، حضرت به او اجازه داد.
هشام عرض كرد: یابن رسول الله؛ عبدالله دیصانی از من سؤالی كرده كه تكیه گاه آن فقط خدا و شما هستید.
امام فرمود: چه سؤالی كرده؟
گفت: چنین و چنان پرسیده.
حضرت فرمود: ای هشام، چند حس داری؟
گفت: پنج حس.
فرمود: كدام یك كوچكتر است؟
گفت: باصره (چشم).
فرمود: اندازه ی بیننده (مردمك) چه قدر است؟
گفت: به اندازه ی یك عدس یا كوچكتر از آن
[ صفحه 31]
فرمود: ای هشام، به پیش رو، و به بالای سرت بنگر، و به من بگو چه می بینی؟
گفت: آسمان و زمین و خانه ها و كاخها و بیابانها و كوهها و نهرها را می بینم.
امام فرمود: آنكه توانست آنچه را كه تو می بینی در یك عدس یا كوچكتر از آن بگنجاند، می تواند جهان را در یك تخم مرغ بگنجاند بی آنكه جهان كوچك و تخم مرغ بزرگ شود.
هشام خود را به طرف حضرت انداخت و دست و سر و پای حضرت را بوسید، و عرض كرد: مرا بس است ای پسر پیغمبر، و به منزلش بازگشت.
فردا صبح دیصانی بر او وارد شد، به هشام گفت: ای هشام، من برای سلام آمده ام، ونیامدم تا جواب را طلب كنم.
هشام به او گفت: اگر آمده ای تا جواب را طلب كنی این جواب و پاسخ تو. [1] .
گفت: آری.
گفت: او توانا و قادر است؟
گفت: آری هم قادر است و هم قاهر؟
گفت: آیا می تواند تمام جهان را در یك تخم مرغ قرار دهد كه نه تخم مرغ بزرگ شود و نه جهان كوچك شود؟
هشام گفت: مهلتم بده.
دیصانی گفت: یك سال به تو مهلت دادم... و بیرون رفت.
هشام سوار [مركب] شد، و به خدمت امام صادق - علیه السلام - رسید و اجازه خواست، حضرت به او اجازه داد.
هشام عرض كرد: یابن رسول الله؛ عبدالله دیصانی از من سؤالی كرده كه تكیه گاه آن فقط خدا و شما هستید.
امام فرمود: چه سؤالی كرده؟
گفت: چنین و چنان پرسیده.
حضرت فرمود: ای هشام، چند حس داری؟
گفت: پنج حس.
فرمود: كدام یك كوچكتر است؟
گفت: باصره (چشم).
فرمود: اندازه ی بیننده (مردمك) چه قدر است؟
گفت: به اندازه ی یك عدس یا كوچكتر از آن
[ صفحه 31]
فرمود: ای هشام، به پیش رو، و به بالای سرت بنگر، و به من بگو چه می بینی؟
گفت: آسمان و زمین و خانه ها و كاخها و بیابانها و كوهها و نهرها را می بینم.
امام فرمود: آنكه توانست آنچه را كه تو می بینی در یك عدس یا كوچكتر از آن بگنجاند، می تواند جهان را در یك تخم مرغ بگنجاند بی آنكه جهان كوچك و تخم مرغ بزرگ شود.
هشام خود را به طرف حضرت انداخت و دست و سر و پای حضرت را بوسید، و عرض كرد: مرا بس است ای پسر پیغمبر، و به منزلش بازگشت.
فردا صبح دیصانی بر او وارد شد، به هشام گفت: ای هشام، من برای سلام آمده ام، ونیامدم تا جواب را طلب كنم.
هشام به او گفت: اگر آمده ای تا جواب را طلب كنی این جواب و پاسخ تو. [1] .
[1] اصول كافي: ج 1 ص 102 ح 4.